جدول جو
جدول جو

معنی گنبد ماه - جستجوی لغت در جدول جو

گنبد ماه
(گُمْ بَ دِ)
کنایه از آسمان است:
همی ماهی ازآب برداشتی
پس از گنبد ماه بگذاشتی.
فردوسی.
رجوع به گنبد هور و ماه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گُمْ بَ دِ دِ / دَ)
کام و کاخ دماغ. (آنندراج). حنک و سقف دهان. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(گُمْ بَ دِ)
جنبدالرمان. غنچۀ گل انار
لغت نامه دهخدا
(گُمْ بَ)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه که در 19000گزی شمال باختری قره آغاج و 5000گزی جنوب راه شوسۀ مراغه به میانه واقع شده است. هوای آن معتدل مالاریایی و سکنه اش 140 تن است. آب آن ازچشمه سار تأمین میشود. محصول آن غلات، زردآلو و بزرک و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(گُمْ بَ دِ یِ)
کنایه از فلک چهارم است که فلک آفتاب باشد. (برهان) (آنندراج) (شمس اللغات) :
ای ز سریر زرت گنبد مایل حقیر
وی زصریر درت پاسخ سائل نعم.
خاقانی (دیوان چ سجادی ص 264)
لغت نامه دهخدا
(گُمْ بَ نُ / نِ / نَ)
محلی از راه که زائر بار اول گنبد مزار امام یا امامزاده را تواند دید. (مؤلف) ، آنچه رانندگان یا شاگرد رانندگان از زائر گیرند هنگامی که به نقطه ای رسند که گنبد مزار از آنجا نمایان باشد
لغت نامه دهخدا
ده کوچکی است از دهستان گوغر بخش بافت شهرستان سیرجان که در 36000گزی شمال باختری، سر راه مالرو گوغر به چهارطاق واقع شده و سکنۀ آن 8 نفر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
تصویری از گنبد مایل
تصویر گنبد مایل
گنبد اریب، سپهر چهارم سپهر خور
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که شغل او ساختن گنبد باشد قبه ساز، مانند گنبد ساخته شده: بر وی این آسمان گنبد ساز کرده در های هفت گنبد باز. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنبد خانه
تصویر گنبد خانه
خانه ای که دارای گنبد باشد
فرهنگ لغت هوشیار
برج دار، گنبدی
دیکشنری اردو به فارسی